جنایتی که منجر به کشته شدن ۶۸ دانشآموز شد
تاریخ انتشار: ۲۹ مهر ۱۴۰۱ | کد خبر: ۳۶۲۳۱۳۵۷
آفتابنیوز :
کاوه حدادی کارگردان مستند کوتاه «همهچیز از بالا قشنگتر است» همزمان با حضور این مستند در سیونهمین جشنواره بینالمللی فیلم کوتاه تهران، در گفتگو با خبرنگار مهر، درباره ایده محوری آن توضیح داد: دی ماه سال ۶۵ در بروجرد، دو مدرسه ابتدایی و راهنمایی بمباران شد و متأسفانه در آن اتفاق ۶۸ کودک دانشآموز کشته شدند.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
این مستندساز درباره فضای روایت خود گفت: ما برای این مستند سراغ دو نفر از دانشآموزان همان مدارس که الان زنده هستند رفتیم و همزمان با مادر دو دانشآموز شهید این حادثه هم رفتیم که همسرش هم که به دنبال فرزندانش رفته بود، بر اثر اصابت موشک به شهادت رسیده است. با معلم کلاس دوم ابتدایی آن زمان این مدرسه هم گفتگویی داشتیم و از اطلاعات فردی هم استفاده کردیم که از کارمندان بنیاد شهید آن زمان بود و اطلاعات بسیار خوبی از این حادثه داشت.
وی درباره روایت دانشآموزان بازمانده از این حادثه گفت: براساس خاطره این افراد، این دانشآموزان در شیفت بعد از ظهر بودند و در آن موقع برای ورود به کلاس در حیاط مدرسه صف بسته بودند. حین همین مراسم، موشکی مقابل درب مدرسه اصابت میکند که این دو دانشآموز از حال و هوای بعد از این اتفاق و وضعیت کشتهها و زخمیها در مستند صحبت میکنند.
هنوز تصویر جنازه تکهتکه دوستانشان را فراموش نکردهاند!
حدادی تأکید کرد: چنین فاجعهای هیچگاه از ذهن افراد پاک نمیشود. همین راویان ماجرا که در مستند ما حضور دارند، هنوز هم تحتتأثیر این جریان قرار دارند. یکی از افرادی که ما با او مصاحبه کردیم و از دانشآموزان مقطع راهنمایی در آن زمان بوده است، میگفت، هر شب موقع خواب، محال است که این اتفاق به ذهنم نیاید و جنازههای دوستانم را به یاد نیاورم. او جنازه تکهتکه و سوخته دوستان و همکلاسیهایش را به چشم خود دیده بود و میگفت این تصاویر هیچگاه از ذهن من پاک نمیشود. این افراد هنوز هم بهشدت از حادثه رخ داده متأثر هستند و هنگام روایت مشاهدات خود، احساساتی میشدند.
وی افزود: فیلم من به اندازه کافی تلخ هست و نمیخواستم گریه این راویان را در روایت فیلمم استفاده کنم و آگاهانه آنها را از فیلم حذف کردم. به نظرم به اندازه کافی صحنههای تأثیرگذار و تلخ در فیلم وجود دارد و به همین دلیل این گریهها را از فیلم حذف کردم.
این مستندساز ادامه داد: نمونه این اتفاق در دنیا بسیار اندک است که دشمن، یک مدرسه را هدف حمله موشکی قرار دهد و در یک شلیک ۶۸ دانشآموز را بهصورت یکجا کشته شوند، اما هیچگاه به این اتفاق تاریخی پرداخته نشده است. شرایط بهگونهای است که خارج از شهر کوچک بروجرد، اگر با دیگران درباره این ماجرا صحبت کنیم، بسیاری از آن بیاطلاع هستند و نمیدانند در طول جنگ چنین اتفاقی برای کشور ما رخ داده است. دوست داشتم فیلم من سند ماندگاری برای این کشتار شود.
وی افزود: برای من آنچه بیش از هر چیز جانمایه فیلمم بود، تأثیر جنگ بر کودکان بود. کودکان در همه جنگها قربانی هستند. این بچهها هستند که بدون آنکه تصوری از جنگ داشته باشند، قربانی جنگها و درگیریها و ناآرامیها میشوند. حتی در ناآرامیهایی مانند همین حوادثی که در یک ماه گذشته در شهرهای مختلف کشور خودمان شاهد بودیم، باز هم بچهها قربانیان اصلی هستند.
خارج از مرزهای بروجرد، کسی به این موضوع نپرداخته است!
این مستندساز درباره واکنش مجامع بینالمللی به این اتفاق در زمان وقوع هم گفت: هیچ واکنشی نسبت به این اتفاق وجود نداشت. البته آن دوران، دوران خاصی بود و شاید اگر امروز شاهد چنین اتفاق تلخی بودیم، واکنشها نسبت به آن هم بیشتر و متفاوت بود. در تحقیقاتی که برای این فیلم داشتم، به هیچ واکنشی از سوی نهادهای بینالمللی برنخوردم. تنها چند نفر از مسئولان داخلی که هر یک به مناسبتی به بروجرد سفر کرده بودند، در سخنرانیهای خود، اشارهای هم به این ماجرا داشتند. واکنشها در داخل هم در همین حد بوده و واقعیت این است که خارج از مرزهای آن شهر کوچک، اصلاً به این موضوع پرداخته نشده است.
حدادی درباره جذابترین تجربه خود در مسیر ساخت مستند «همهچیز از بالا قشنگتر است» توضیح داد: من چند سال بود که به این سوژه فکر میکردم، اما آن را نمیساختم چرا که میخواستم به روایت و فرم اجرایی درستی برای آن برسم. جذابترین لحظه برایم همان لحظهای بود که بالاخره به این فرم روایی رسیدم. حال کشف و شهود در آن لحظه داشتم. ایدهام هم این بود که اگر این بچهها در آن ماجرا کشته نمیشدند، چه اتفاقی برای آنها رخ میداد. همین ایده، کلید ورود من به دنیای این فیلم بود. تمرکز اصلی من بر روز زندگی دریغشده از یک کاراکتر فرضی از میان این بچهها بود. اگر این بچه که در ۱۲ سالگی شهید شده بزرگ میشد، چه تجربههایی را سپری میکرد؟ همه این زندگی از او دریغ میشد! طیف سنی شهدای این اتفاق از ۸ تا ۱۳ سال بوده است.
منبع: خبرگزاری مهرمنبع: آفتاب
کلیدواژه: کاوه حدادی مستند دانش آموزان دانش آموز بچه ها
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت aftabnews.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «آفتاب» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۶۲۳۱۳۵۷ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
ماجرای خفگی دانش آموز ۷ ساله و نجات جان او توسط معلمش
براساس فیلمی که منشر شده، ناظم مدرسه وقتی متوجه میشود کودک ۷ ساله در حال خفهشدن است او را از مرگ حتمی نجات داده.
به گزارش صدای ایران به نقل از رکنا،براساس فیلم، ناظم مدرسه وقتی متوجه میشود کودک ۷ ساله در حال خفهشدن است او را از مرگ حتمی نجات داده تا اتفاق تلخی که یکماه قبل برای دانشآموز ۱۱ ساله نسیمشهری رخ داد، تکرار نشود. آقای ناظم که این روزها حسابی معروف شده، ماجرای فیلم و نجات کودک را بازگو کرد.
سعید رنجبر، ناظم دبستان پسرانه میثاق در پیکانشهر در مورد روز حادثه گفت: ساعت ۱۰:۴۰ دقیقه روز یکشنبه بود که زنگ تفریح را بهصدا درآوردم و در راهرو مشغول هدایت دانشآموزان به حیاط مدرسه بودم. معلم کلاس اول با ترس و استرس سراغم آمد و گفت یکی از دانشآموزان لقمه در گلویش گیر کرده و نمیتواند نفس بکشد.
سریع بچه را از کلاس به داخل راهرو آورد و متوجه شدم راه تنفس او بسته شده است و پسر هفتساله در حالت خفگی قرار دارد. همه همکارانم استرس داشتند، اما من که نجاتگر هلالاحمر هستم و دورههای امداد و نجات را گذراندهام بدون استرس کودک را در آغوش گرفتم و با انجام اقدامات اولیه، لقمه بزرگی را که در گلویش گیر کرده بود، خارج کردم و راه تنفس دانشآموز کلاساولی باز شد.
رنجبر با بیان اینکه از این موارد زیاد رخ میدهد، گفت: همکارانم دستپاچه شده و ترسیده بودند و نمیدانستند چگونه لقمه را از گلوی کودک خارج کنند، اما بهخاطر دورههای امداد و نجات میدانستم خونسردی اصل اول برای اقدام به نجات است و توانستم راه تنفس کودک را باز کنم. او در مورد واکنش خانواده کودک به این حادثه و نجات جان فرزندشان گفت: معلم به خانواده گفته بود لقمه گیر کرده و من کودک را نجات دادم و آنها نمیدانستند حادثه چقدر خطرناک بود. وقتی فیلم آن را دیدند برای من کامنت تشکر گذاشتند و تازه فهمیدند اگر کمی دیرتر به داد او میرسیدم ممکن بود جانش را از دست بدهد.
آقای ناظم در پاسخ به اینکه چه حسی از انتشار فیلم نجات کودک در فضای مجازی و تبدیلشدن به قهرمان دارد، گفت: نمیدانستم فیلم در فضای مجازی بازخورد داشته و فقط برای آموزش به همکارانم آن را در صفحه شخصی خودم منتشر کردم. خوشحالم که توانستم با آموزشهایی که دیده بودم جان کودک را نجات دهم. برای من اول حفظ خونسردی و نجات جان کودک مهم بود و به پخششدن فیلم به این صورت فکر نمیکردم. ناظم مدرسه تاکید کرد: معلمان و کادر مدرسه باید آموزش کمکهای اولیه را فرابگیرند، چراکه این اتفاقات ممکن است در مدارس رخ دهد.
قرار شد در مدرسه خودمان با همکاری هلالاحمر برای معلمان دورههای آموزشی را برگزار کنیم. بهتر است آموزشوپرورش از هلالاحمر کمک بگیرد و برای همه معلمان این دورهها را برگزار کند.